فرنی، پاندای کوچولو، حسابی گیج شده بود! اون پرسید:

من چه هدیه‌ای میتونم برای روز مادر به مامانم بدم؟!

a-hug-is-enough-story-2

پدرش جواب داد:

یک دسته گل چطوره؟ مامانت گل خیلی دوست داره.

اما فرنی گفت:

ولی گل به اندازه‌ی کافی خوب هست؟

a-hug-is-enough-story-3

مادربزگ گفت:

یه نقاشی براش بکش! مادرت نقاشی‌های تو رو خیلی دوست داره!

ولی فرنی گفت:

ولی یه نقاشی به اندازه‌ی کافی خوب هست؟

a-hug-is-enough-story-4

خاله‌ی فرنی خندید و گفت:

براش یک کیک بپز! من بهت کمک میکنم! میتونیم با هم کیک فنجونی درست کنیم! مادرت عاشق کیک فنجونی با طعم توت فرنگیه!

a-hug-is-enough-story-5

فرنی گفت:

ولی چند تا کیک فنجونی به اندازه‌ی کافی خوب هست؟!

a-hug-is-enough-story-6

بهترین دوست فرنی بهش گفت:

یک تیکه مقوای صورتی بردار . مثل قلب ببرش و عکستو بچسبون روش! من همیشه همین کار رو میکنم!

فرنی گفت:

ولی این به اندازه‌ی کافی خوب هست؟!

a-hug-is-enough-story-7

پدربزرگ گفت:

جچطوره که همه‌ی اینا رو بهش بدی؟!

فرنی گفت:

ولی آخه من چطوری میتونم همه‌ی اینا رو آماده کنم؟!

پدربزرگ گفت:

خب چطوره که برای هر کدوم از اینا یک کوپن درست کنی و به مادرت بدی؟! اینجوری اون هر روز میتونه یکی از این هدیه‌ها رو داشته باشه!

فرنی که گیج شده بود پرسید:

کوپن دیگه چیه؟!

a-hug-is-enough-story-8

پدربزرگ جواب داد:

یادته خاله برای تولدت چی بهت هدیه داد؟! کوپن برای کتابفروشی!

فرنی گفت:

کوپن! آهاااان! و بعد من اون کوپن‌ها رو به فروشنده دادم و سه تا کتاب ازش گرفتم! یک کتاب رنگین کمونی، یک کتاب رنگ آمیزی و یک کتاب اسب تک شاخ!

پدربزرگ گفت:

آفرین! دقیقا! ما هم میتونیم یک عالمه کوپن کاغذی برای مامانت درست کنیم و روی هر کدوم یک چیزی بنویسیم! مثلا:

یک ماچ آب دار!

یک شاخه گل!

کیک فنجونی توت فرنگی!

یک نقاشی قشنگ!

فرنی با کمک بابابزرگ کلی کوپن کاغذی قشنگ درست کرد و برای روز مادر به مامان پاندا هدیه داد!

مامان پاندا وقتی کوپن‌ها رو دید، کی خوشحال شد و گفت:

ممنون فرنی عزیزم! حالا بگو ببینم! به اندازه‌ی کافی کوپن بغل برای من گذاشتی؟ چون من هر روز دوست دارم که بغلت کنم! روزی یک دونه بغل برای هدیه دادن به من کافیه!

و بعد محکم فرنی رو بغل کرد!

a-hug-is-enough-story-9

همین حالا نظر خود را با دیگران به اشتراک بذارید: کلیک کنید

دسته بندی‌های مقاله: داستان کودکانهداستان کودکانه برای خوابداستان کودکانه برای سنین 3-0 سالداستان های کودکانه کوتاه
امتیاز 4.1 از 5 (58 نفر رای داده‌اند)
4.1 58 رای ها
1 ► امتیاز دهی ◄ 5
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آلالہ
آلالہ
14 روز قبل

🐼💌
آ یه آغوش گرم ونرم
بین پانی کوچولو ومامان پاندا 🐼💗
ڇـقـدر ایده ي ناب
وآمیخته باخلاقیت قشنگی🎉
من میدونم که خرس پاندا
بعنوان نماد صلح ومهرآمیزی
شناخته میشه در 🌎💙🐼💚

😎النا
😎النا
5 ماه قبل

سلام خیلی ممنون از نویسنده
و تصویرگر ❤️❤️❤️❤️

ملیکا
ملیکا
11 ماه قبل

سلام خیلی داستان قشنگی بود نرگس کوچولو خیلی خوشش اومد میتونم بدونم اسم نویسنده این داستان قشنگ چیه؟

آیلین
آیلین
2 سال قبل

سلام
این داستان خیلی قشنگ و زیبا بود . خیلی لذت بردم . ممنون از نویسنده ای که این داستان قشنگ و نوشته🙏🙏🙏🙏

ادمین
مدیر
پاسخ به  آیلین
2 سال قبل

سلام دوست عزیز، خوشحالیم که همراه موشیما هستین.

آیلین
آیلین
پاسخ به  ادمین
2 سال قبل

سلام
خواهش میکنم
من هم خیلی خوش حالم که داستان هایی به این قشنگی میخونم.

سبد خرید

0
image/svg+xml

No products in the cart.

بازگشت به صفحه محصولات