بیلی، یک ماشین آتش نشانی خیلی مهربونه!!
یک آتش نشان داد میزنه:
آتش!!! آتش!!!
بقیهی آتش نشانها جواب دادن:
اوه نه!!! زود باشید بریم!!
اما بیلی که همیشه دوست داشت تمیز و براق باشه، با ناراحتی گفت:
ولی من دلم نمیخواد کثیف و خاکی بشم!!
آتش نشان مهربون گفت:
بیلی، حیوونا به تو احتیاج دارن!!
یک آتش نشان دیگه گفت:
بیلی جنگلها به تو احتیاج دارن!
آتش نشان بعدی گفت:
بیلی، مردم به تو احتیاج دارن!!
بیلی با خوشحالی پرسید:
یعنی من واقعا اینقدر مهمم؟
آتش نشانها همه با هم گفتن:
معلومه که تو مهمی!! پس زود باش عجله کن تا بریم!!
بیلی و آتش نشانها رفتن و خیلی زود آتش رو خاموش کردن!
همه با خوشحالی فریاد زدن:
خیلی متشکریم بیلیییی!!
کیان🤩😍🥰😘😘😘😘
به قول پسرم صد آفرین به نویسنده اش