خرگوش کوچولو قرار بود بره به یه مدرسهی جدید و حسابی نگران بود. اون از خودش پرسید:
من چجوری قراره دوست جدید پیدا کنم؟ شاید اگر توی همه چیز مقام اول داشته باشم، همه منو دوست داشته باشن.
![first-place-story-2](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/2-2.jpg)
روز اول مدرسه، خرگوش کوچولو قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شد. اون میخواست که زودتر از همه به مدرسه برسه.
![first-place-story-3](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/3-1.jpg)
ولی زنبور، گربه و جغد زودتر از اون به مدرسه رسیده بودن. خرگوش کوچولو با خودش گفت:
باید سعی کنم توی یک چیز دیگه نفر اول باشم.
![first-place-story-4](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/4-1.jpg)
چند هفته بعد، تولد خرگوش کوچولو بود! همکلاسیهاش برای تولدش یک کیک گرفته بودن تا جشن بگیرن. خرگوش کوچلو میخواست که بیشتر از همهی هم کلاسیهاش کیک بخوره!
![first-place-story-5](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/5-1.jpg)
ولی خوک کپلو و سگ کوچولوی ناقلا، خورگوش کوچولو رو شکست دادن و بیشتر از اون کیک خوردن!
![first-place-story-6](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/6-1.jpg)
خرگوش کوچولو با خودش فکر کرد:
من میدونم که باید چی کار کنم! مسابقهی ورزشی نزدیکه! من تمام تلاشمو میکنم که توی مسابقهی دو برنده بشم!
![first-place-story-7](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/7-1.jpg)
ولی لاک پشت آروم توی اون مسابقه برنده شد. این خیلی عجیب بود. خرگوش کوچولو با ناراحتی با خودش گفت:
دوباره مقام دوم! واقعا ناراحت کننده است!
![first-place-story-8](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/8-1.jpg)
مدرسه، یک مسابقهی نقاشی برگزار کرد! خرگوش کوچولو حسابی تلاش کرد تا بتونه بهترین و قشنگترین نقاشی رو بکشه!
![first-place-story-9](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/9-1.jpg)
ولی سگ باهوش، بهترین نقاشی رو کشید!
![first-place-story-10](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/10.jpg)
چند ماه گذشت و بچههای کلاس قرار بود که یک انشا بنویسن! خرگوش کوچولو تلاش کرد تا بلندترین انشا رو بنویسه!
![first-place-story-11](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/11.jpg)
ولی انشای گربهی احساساتی، از مال خرگوش کوچولو بلندتر بود!
![first-place-story-13](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/13.jpg)
در نهایت، توی کلاس ریاضی، خرگوش کوچولو رفت پای تخته و تلاش کرد که یک معادلهی ریاضی رو خیلی سریع حل بکنه! اون میخواست که حداقل توی ریاضی از همه بهتر باشه!
![first-place-story-14](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/14.jpg)
اما جغد دانا اومد پای تخته و تونست که معادله رو سریعتر از اون حل بکنه!
![first-place-story-15](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/15.jpg)
خرگوش کوچولو حسابی ناراحت شد! اون با سر پایین و قیافهی غمگین، رفت تا روی صندلیش بشینه!
![first-place-story-16](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/16.jpg)
خرگوش کوچولو، شروع کرد به گریه کردن و گفت:
من توی هیچی نفر اول نمیشم! هیچکس هیچوقت قرار نیست که با من دوست بشه!
![first-place-story-17](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/17.jpg)
جغد، زنبور، گربه، سگ، خوک و بقیهی هم کلاسیها اومدن و گفتن:
تو نیازی نیست که حتما نفر اول باشی تا ما دوستت داشته باشیم! ما همینجوری هم دوست تو هستیم و کلی تو رو دوست داریم!
![first-place-story-18](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/18.jpg)
حالا خرگوش کوچولو دوست پیدا کرده و خوشحاله! اون بیشترین دوست رو توی کلاسشون داره!
بله! بالاخره خرگوش کوچولو توی یک چیز نفر اول شد!
![first-place-story-19](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/06/19.jpg)
خيلي خوب بود
عالی