just-the-way-i-am-story-1

عصر اون روز، گله‌ی گوسفندها مثل همیشه داشتن از چرا به سمت مزرعه برمیگشتن! البته همه‌ی گوسفندها به جز فرفری! آخه فرفری تپلو بود و نمیتونست از در مزرعه‌ی جدید رد بشه! اون یک هفته بود که بیرون مزرعه میخوابید! و حالا قرار بود دوباره بیرون دربخوابه!

just-the-way-i-am-story-2

اون در مسخره! این اصلا عادلانه نیست!

just-the-way-i-am-story-3

گوسفند یوگا کار گفت:

فرفری! یکم یوگا کار کن! اینجوری لاغرتر میشی و میتونی از در رد بشی!

just-the-way-i-am-story-4

فردای اون روز، فرفری شروع کرد به یوگا کار کردن!

just-the-way-i-am-story-5

یک عالمه روز اومدن و رفتن و فرفری هنوز خیلی تپل بود و نمیتونست از در رد بشه!

just-the-way-i-am-story-6

گوسفند دونده گفت:

فرفری! شروع کن به دویدن! دویدن تو رو لاغر میکنه و بعدش میتونی از در رد بشی!

just-the-way-i-am-story-8

از روز بعد، فرفری هر روز برای دویدن بیرون رفت و حسابی دوید! روزهای زیادی گذشت! اما فرفری هنوز تپلو بود و نمیتونست از در مزرعه رد بشه!

just-the-way-i-am-story-8

گوسفند شناگر گفت:

فرفری! شروع کن به شنا کردن! شنا کردن تو رو لاغر میکنه و بعدش تو میتونی از در رد بشی!

just-the-way-i-am-story-9

پس فرفری شروع کرد به شنا کردن!

just-the-way-i-am-story-10

ولی اون هنوز برای رد شدن از درمزرعه زیادی تپلو بود!

just-the-way-i-am-story-11

گوسفند دوچرخه شوار اومد و به فرفری گفت:

فرفری! شروع کن به دوچرخه شواری! اینجوری حتما لاغر میشی! من شرط میبندم! اگر دوچرخه سواری تو رو لاغر نکرد، من کلاهمو میخورم!

just-the-way-i-am-story-12

ولی فرفری دیگه خیلی خسته و ناراحت شده بود! اون گفت:

نه! به نظرم دیگه کافیه! بهتره که برگردم به خونه!

فرفری رفت پشت در مزرعه نشست و فکر کرد

و فکر کرد

و فکر کرد…

تا بالاخره چیزی به ذهنش رسید!

just-the-way-i-am-story-13

چند روز بعد فرفری صبح زود از خواب بیدار شد و رفت بیرون…

و وقتی برگشت، یه نقشه‌ی حسابی داشت!

و تازه یک چیز دیگه هم توی کیفش داشت:

یک عالمه ابزار!

just-the-way-i-am-story-15

صبح روز بعد، فرفری توی مزرعه، توی جای مورد علاقه و گرم و نرمش بیدار شد!

just-the-way-i-am-story-16

بقیه‌ی گوسفندها که حسابی تعجب کرده بودن، گفتن:

اما فرفری! تو که هنوز تپلویی! پس چجوری از در مزرعه رد شدی و اومدی داخل خوابیدی؟

just-the-way-i-am-story-17

فرفری خمیازه‌ای کشید و گفت:

خیلی ساده! من با چندتا ابزار، در مزرعه رو بزرگتر کردم که بتونم ازش رد بشم! من خیلی هم خوش هیکلم و همینجوری که هستم از زندگیم راضیم!

just-the-way-i-am-story-18

همین حالا نظر خود را با دیگران به اشتراک بذارید: کلیک کنید

دسته بندی‌های مقاله: داستان کودکانهداستان کودکانه برای سنین 6-4 سال
امتیاز 3.9 از 5 (45 نفر رای داده‌اند)
3.9 45 رای ها
1 ► امتیاز دهی ◄ 5
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سانای اسدی
سانای اسدی
18 روز قبل

من یاد گرفتم که باید خودم خیلی فکر کنم تا یک کاری بکنم مثل این🤾‍♀️

حسنا
حسنا
1 ماه قبل

عالی بود

حلما
حلما
11 ماه قبل

عالييييييييييييييييييي

نورا
نورا
11 ماه قبل

عالی بود😻😻😻😻💝💖💗💞💕❤🧡💛🤍🖤🤎💜💙💚👍👍👍👍👍

رونیکا
رونیکا
1 سال قبل

جالب بود

سبد خرید

0
image/svg+xml

No products in the cart.

بازگشت به صفحه محصولات