mom-what-is-your-lunch-story-1

تامی داشت با دوست‌هاش بازی میکرد! نزدیک ظهر بود! ناگهان خواهر تامی، تارا از خونه اود بیرون و گفت:

تامی، زود باش! مامان داره ناهار درست میکنه!

mom-what-is-your-lunch-story-2

تامی شروع کرد به دویدن! دوست‌های تامی ازش پرسیدن:

تامی! داری کجا میری؟

mom-what-is-your-lunch-story-3
mom-what-is-your-lunch-story-4

دوست‌های تامی نمیدونستن که چرا تامی ناهار رو به بازی کردن ترجیح میده! اما تامی یک راز بزرگ داشت!

mom-what-is-your-lunch-story-4-5

ناهار مامان تامی خیلی خیلی خاص و خوشمزست!

روزهای شنبه، مامان غذای تامی رو مثل چند تا حشره تزیین میکنه! این باعث میشه که تامی اولش بترسه و بگه:

وااااای!

اما اون غذاها اصلا حشره نیستن! اونا سبزیجات خوشمزه هستن! و اصلا هم ترسناک نیستن! تامی خیلی خیلی سبزیجات دوست داره!

mom-what-is-your-lunch-story-4-6

یک شنبه‌ها، مامان عکس یک شیر رو با غذا روی بشقاب تامی درست میکنه! تامی هر وقت این شیر رو میبینه صدای غرش شیر از خود ش در میاره و میخنده! اما این که یک شیر واقعی نیست!

این یک بشقاب ماکارونی و پنیر خیلی خوشمزه‌است! تامی حسابی ماکارونی و پنیر دوست داره!

mom-what-is-your-lunch-story-4-7

دوشنبه‌ها مامان یک مرغ خوشگل توی بشقاب درست میکنه! تامی هر وقت که این مرغ رو میبینه، بلند بلند از خودش صدای مرغ در میاره و میخنده:

قد قد قدااا! قد قد قداااا!

اما این که یک مرغ واقعی نیست! ابن فقط چند تا میوه‌ی آب داره که تامی خیلی دوست داره!

mom-what-is-your-lunch-story-8

سه شنبه‌ها مامان توی بشقاب تامی، یک کامیون قرمز درست میکنه! تامی صدای کامیون رو در میاره و میخنده!

قاااااام، قاااااااااام!!

اما این که یک کامیون واقعی نیست! این ساندویچ کره و مرباست! تامی خیلی خیلی این غذا رو دوست داره!

mom-what-is-your-lunch-story-9

چهارشنبه‌ها، مامان توی بشقاب یک باغ قشنگ درست میکنه! توی باغ پر از کفشدوزک و گله! اما این که یک باغ واقعی نیست! این فقط پوره‌ی سیب زمینی، لوبیا و گوجه فرنگیه!

mom-what-is-your-lunch-story-10

تامی گفت:

مامان! مامان! ناهار چی داریم؟!

تارا گفت:

بله مامان! ناهار چی داریم؟! من حسابی گرسنمه!

mom-what-is-your-lunch-story-12

تامی و تارا حتی یک دقیقه دیگه هم نمیتونن صبر کنن! آخه شکم‌هاشون داره قار و قور میکنه!

ناهار بالاخره آماده شد!

تارا گفت:

مامان مامان! امروز چی درست کردی؟!

mom-what-is-your-lunch-story-13

مامان میگه:

امروز من، خودم، تامی و تارا رو درست کردم!

تامی و تارا به کاسه‌ها نگاه کردن! فوق‌العاده بود! مامان کاسه‌ها رو شبیه سه تا صورت درست کره بود!

ولی این صورتا که واقعی نبودن! این فقط یک سوپ جوی خیلی خوشمزه بود!

تامی و تارا گفتن:

خیلی ممنون مامان!

mom-what-is-your-lunch-story-14

تامی غذا رو خورد و همینطور که داشت لب‌هاش رو لیس میزد گفت:

مامان خیلی خوشمزه بود! حالا جمعه ناهار چی داریم؟

mom-what-is-your-lunch-story-15

همین حالا نظر خود را با دیگران به اشتراک بذارید: کلیک کنید

دسته بندی‌های مقاله: داستان کودکانهداستان کودکانه برای سنین 6-4 سالداستان های کودکانه کوتاه
امتیاز 4.7 از 5 (33 نفر رای داده‌اند)
4.7 33 رای ها
1 ► امتیاز دهی ◄ 5
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آیدا
آیدا
7 ماه قبل

عالی ی عالی🍔
فکر کنم:«پیتزا به شکل قلب و ستاره.»🍕

عسل
عسل
9 ماه قبل

فکر می کنم که ناهار گشنه پلو با خورشت دل ضعفه داشتند 🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩

حلما
حلما
10 ماه قبل

خيلي خوب و خوشمزه بود

رونیکا
رونیکا
1 سال قبل

خوب بود

سبد خرید

0
image/svg+xml

No products in the cart.

بازگشت به صفحه محصولات