لوگو موشیما
لوگو موشیما

قصه کودکانه نینا میخواد لباس بپوشه!

nina-wants-to-get-dressed-story-1
یاسمین روحانی نیم‌رخ

.

.

امروز، روز اول مهدکودک نیناست! ولی نینا هنوز بلد نیست فرم مهدکودکشو خودش بپوشه! نینا دوید پیش مادرش تا از اون کمک بخواد! نینا از مامانش پرسید: مامان! میتونی به من کمک کنی تا فرم مهدکودکمو بپوشم؟! مامان نینا گفت: من الان دارم غذا میپزم! وقتی کارم تموم شد بهت کمک میکنم! نینا دوید بیرون…

امروز، روز اول مهدکودک نیناست! ولی نینا هنوز بلد نیست فرم مهدکودکشو خودش بپوشه!

nina-wants-to-get-dressed-story-2

نینا دوید پیش مادرش تا از اون کمک بخواد!

nina-wants-to-get-dressed-story-3

نینا از مامانش پرسید:

مامان! میتونی به من کمک کنی تا فرم مهدکودکمو بپوشم؟!

مامان نینا گفت:

من الان دارم غذا میپزم! وقتی کارم تموم شد بهت کمک میکنم!

nina-wants-to-get-dressed-story-1-4

نینا دوید بیرون تا یه نفر دیگه رو برای کمک پیدا کنه!

nina-wants-to-get-dressed-story-1-5

نینا به پدرش گفت:

بابا؟! میشه به من کمک کنی فرم مهدکودکمو بپوشم؟

پدر نینا گفت:

من الان دارم به اردکامون غذا میدم! هر وقت کارم تموم شد، بهت کمک میکنم!

nina-wants-to-get-dressed-story-1-6

نینا رفت پیش پدربزرگ و گفت:

بابابزرگ! میتونی به من کمک کنی که لباس مهدکودکمو بپوشم؟!

بابا بزرگ گفت:

من الان دارم گاومون رو میبرم به صحرا! وقتی برگشتم میتونم بهت کمک کنم!

nina-wants-to-get-dressed-story-

نینا رفت پیش مامان‌بزرگش و گفت:

مادربزرگ! میشه به من کمک کنی لباس مهدکودکمو بپوشم؟!

مادربزرگ گفت:

من الان دارم برگ‌های روی زمینو جارو میکنم! وقتی کارم تموم شد بهت کمک میکنم!

nina-wants-to-get-dressed-story-

نینا رفت پیش برادرش و گفت:

داداشی! میشه به من کمک کنی که لباس مهدکودمو بپوشم؟

داداش نینا گفت:

من الان میخوام برم باغچه رو آب بدم! وقتی کارم تموم شد، بهت کمک میکنم!

nina-wants-to-get-dressed-story-9

نینا که ناراحت شده بود، با خودش فکر کرد:

هیچکس نمیتونه به من کمک کنه!

nina-wants-to-get-dressed-story-10

همه خیلی سرشون شلوغه! حالا نینا باید چیکار کنه؟

nina-wants-to-get-dressed-story-11

نینا تصمیم گرفت که خودش لباسشو تنش کنه!

اون اولش یکی از دست‌هاشو کرد توی آستین!

بعدش اون یکی رو!

و بعد یقه‌ی لباسو صاف کرد!

nina-wants-to-get-dressed-story-12

و بعد نینا تلاش کرد تا کفش‌هاشو بپوشه!

nina-wants-to-get-dressed-story-1-13

نینا توی آیینه نگاه کرد!

ای وای!

اون اشتباه لباس پوشیده بود!

پشت و روی لباس که برعکس بود!

nina-ants-to-get-dressed-story-1-14

همه‌ی خانواده بهش نگاه کردن و زیر لبی خندیدن!

مامان نینا بهش گفت:

من بهت کمک میکنم!

داداشی و بابا گفتن:

ما هم کمکت میکنیم!

nina-ants-to-get-dressed-story-15

حالا نینا لباسشو مرتب پوشیده و میخواد بره مهدکودک!

روز خوبی داشته باشی نینا!

nina-ants-to-get-dressed-story-16