قصه کودکانه رویای زیردریایی
لئو خواب میبینه که با یه زیردریایی جادویی میره که اقیانوس رو بگرده. کاپیتان مرجان هم قراره توی این سفر راهنماییش کنه. اون یه ماجراجویی…
·
دیدگاه
·
لئو خواب میبینه که با یه زیردریایی جادویی میره که اقیانوس رو بگرده. کاپیتان مرجان هم قراره توی این سفر راهنماییش کنه. اون یه ماجراجویی…
فلیکس یه گربهی کوچولوعه که آرزو داره به فضا بره! اون یه نقشهی عالی میکشه و شروع میکنه به کار کردن!
یک روز که آبراهام داشت کت آبیش رو میپوشید، دکمهی کتش افتاد روزی زمین! ای واااای! حالا دیگه کت درست نمیایستاد! آبراهام ناراحت شد! اون…
یاسمین خیلی خیلی کارش خوبه و همهی رقص بالهاش رو بلده اما وقتی بقیه بهش نگاه میکنن استرس میگیره و حواسش پرت میشه!
دونه دونه بچههای سرتاسر دنیا به این فکر میکنن که اگر قرار بود نقاشیهاشون واقعی بشه، چی توی دفترشون میکشیدن!
امروز، روز سالیانهی سلمونیه و آقای مو دراز میخواد که موهاشو کوتاه کنه! اما هیچکس وقت نداره که بهش کمک کنه!
جولیا یه دختر کوچولوی مهربونه که دوست داره کمک کنه! اما هر وقت میخواد کمک کنه همه بهش میگن “نه”!
یکی از دندونهای تامی افتاده و یه جای خالی بامزه توی دهنش در اومده! حالا تامی با این جای خالی چه میکنه؟
یه کشاورز توی زمینش شلغم کاشته بود. اون خیلی زود متوجه شد که یکی از شلغمها زودتر و بیشتر از بقیه داره بزرگ میشه! کشاورز…
من یک دوست خیلی خوب دارم! اون توی خونهی من زندگی میکنه! وقتی من خوشحالم، اونم خوشحاله! وقتی من گریه میکنم، اونم گریه میکنه! اما…
جک یه آدم برفی کوچولو ساخته و نقشه کشیده که تابستون رو بهش نشون بده!
الا یه دختر کوچولوی دوست داشتنیه که دوست داره توی طبیعت بگرده و چیزهای جالبی که پیدا میکنه رو توی جیب بزرگ لباسش بذاره!
هادسون دوست نداره توی تخت خودش بخوابه! تا اینکه یه روز سر و کلهی یه سنجافک توی باغچه پیدا میشه!
ساشا یک پلنگه و مادرش میخواد بهش یاد بده چجوری خودش رو قایم کنه! به نظر شما ساشا میتونه خوب یاد بگیره؟
لیلا، دختر کوچولوی مهربون، ماهی رو نجات میده و حالا ماهی میخواد که کار خوب اون رو جبران کنه!
نیلسون و نلی پدربزرگ رو خیلی دوست دارند! اما پدربزرگ خیلی پیره و فوت میکنه! حالا مامان و بابا به اونا کمک میکنند که با…
شپش کوچولو دلش میخواد یه اسم جدید و باحال داشته باشه! مثل بقیهی دوستاش! اما از کجا باید یه اسم جدید پیدا کنه؟!
سالی باید بره و موهاش رو پیش خانم آرایشگر کوتاه کنه! مامانش بهش اجازه میده که یک عروسک هم با خودش ببره!
لوکاس یه پسر بچهی بامزه است که گوشهاش و بینیش خیلی خوب کار میکنن، اما اصلا به دور و برش نگاه نمیکنه!
روزی روزگاری یک ماهیگیر و همسرش با هم در یک کلبه کوچک کنار دریا زندگی می کردند. ماهیگیر هر روز با قلاب و نخ ماهیگیریش…
روزی روزگاری یک مورچه و یک ملخ در یک علفزار زندگی میکردن.مورچه تمام روز سخت کار می کرد و دونههای گندم رو از مزرعه کشاورز…
روزی روزگاری در یک سرزمین بزرگ که پوشیده از برف بود، پسر جوانی به نام کای و بهترین دوستش، دختری به نام گردا در یک…
داستان و قصه های کودکانه انگلیسی یکی بهترین روشها برای تقویت زبان کودکان میباشد. ما برای شما بهترین قصه های انگلیسی را به همراه ترجمه…
سالها پیش، در یک امپراتوری زیبا، یک پادشاه و ملکه زندگی می کردن که فقط یک آرزو داشتن! اونا همیشه دعا می کردن: اوه! خداوند…