
قصه کودکانه من از زمستون متنفرم
جیمی سردشه و دلش برای تابستون تنگ شده! اون کل روز غرغر میکنه! و نمیدونه چی حالش رو بهتر میکنه!
بیش از 90 داستان، قصه های کوتاه شبانه و قصه شب جذاب برای کودکان در ژانر و سبک های مختلف بهصورت متنی و تصویری برای خواب کودک شما در موشیما.
جیمی سردشه و دلش برای تابستون تنگ شده! اون کل روز غرغر میکنه! و نمیدونه چی حالش رو بهتر میکنه!
هیولای مهربان و تنهایی به نام زوپو، با دختری که از تاریکی میترسد دوست میشود و به او یاد میدهد که سایههای شب میتوانند جادویی…
دوچرخهی دانکن دونات اول تابستون شکسته و اون یه دوچرخهی نو میخواد! اما پولش نمیرسه و باید یه کار درست و حسابی پیدا کنه!
آرش یه پسر مودب و خوش اخلاقه، اما خیلی از تاریکی میترسه! برای همین باباش تصمیم میگیره براش یه عروسک جادویی بخره!
داینو کوچولو، یک دایناسور دوستداشتنی که سیب گرانبهای قبل از خوابش مدام دزدیده میشه.
آلبی و لویی دو تا سنجابن که همیشه دارن مسابقه میدن تا بگن که از هم بهترن! اما همیشه توی دردسر میوفتن!
پرنسس مایا هرکاری میخواد بکنه، وسطش خوابش میبره! اون خیلی کلافه است و نمیدونه که باید چیکار کنه!
جرالد یه جوجه اردکه که با مامان، خواهر و برادراش توی دریاچه شنا میکنه تا این که یه بوی خوشمزه میاد و جرالد دنبالش میره!
پنحشنبهها یه روز خاصه! آخه بابای برایان بعد از یک هفته برمیگرده خونه! برای همین برایان از ظهر منتظره!
نانا یه عروسک زیبا و قدیمیه که سالهاست توی انباریه و فکر میکنه که فراموش شده! اما یک روز یه اتفاق خیلی جالب میوفته!
فرض کن که اسمت دوستت دارم بود! چی میشد؟ من که فکر میکنم دنیا خیلی قشنگتر و قشنگتر میشد!
آیسا یه دختره که عاشق میوه خوردنه اما از هستهی میوهها خوشش نمیاد! چی میشه اگه یه روز یه هسته رو بندازه روی زمین؟!
جوراب کوچولو توی روز شستشو از توی سبد میوفته و گم میشه! اون حالا باید راه خونه رو پیدا کنه تا برگرده پیش دوستاش!
تانبا یه دختر کوچیکه که برای بار اول میخواد بره پارک! اون قراره کلی خوش بگذرونه و چیزای جدید ببینه!
لوسی یه دختر باهوشه که ناگهان همه چیز توی زندگیش عوض میشه! مدرسهی جدید و کلاس جدید! اون ناراحته و فکر میکنه چیزای جدید رو…
یه موش کوچولوی شیطون، یه شیر خوابیده رو اذیت میکنه! شیر عصبانی میگیرتش، ولی بعد یه چیز خیلی عجیب غریبی اتفاق میافته.
سارا یه دختر بامزه است که هیچوقت شامش رو نمیخوره! اما یه روز برادرش بهش میگه که هر کدوم از غذاها یه قدرت جادویی دارن!
متئو یه دونه سیب کوچولو میکاره. بعدش میشینه و نگاه میکنه، میبینه درخت هم داره بزرگ میشه، درست مثل خودش.
نادیا یه دختر کوچولوی زیباست که یه روز عادی شروع میکنه به خیالبافی و از خودش میپرسه: چی میشد اگه…؟
شایلا خوابش نمیبره! مامانش بهش میگه گوسفندای جادویی رو بشماره که دارن از یه حصار میپرن. به نظرت این گوسفندای رنگی رنگی که پر از…
گلوریا یه گوریل خیلی مهربونه که تازه از باغ وحش به جنگل اومده و راه و رسم زندگی توی جنگل رو بلد نیست!
در یک روز پاییزی، چند برادر با پدرشون تصمیم میگیرن به یک گردش پاییزی توی جنگل برن!
مونزیا، ماه کوچولوی دوستداشتنی، دلتنگ بهترین دوستش، شینیشاین، شده. حالا اون در راه پیدا کردن دوستش، به یک مزرعه میرسه!
آلما از بارون خسته شده! پس تصمیم میگیره ابرها رو با یه رنگین کمون بترسونه تا اونا برن و بتونه با دوستاش بازی کنه!
مونزیا، ماه کوچولوی دوستداشتنی، دلتنگ بهترین دوستش، شینیشاین، شده. ماجراجویی مونزیا برای یافتن او آغاز میشه.
تیغ تیغی، یه جوجه تیغی بامزه است، اما هیچکس دوست نداره باهاش دوست بشه، چون خیلی تیغ تیغیه! یعنی اون میتونه به بقیه بفهمونه که…
لئو خواب میبینه که با یه زیردریایی جادویی میره که اقیانوس رو بگرده. کاپیتان مرجان هم قراره توی این سفر راهنماییش کنه. اون یه ماجراجویی…
میا کوچولو در حال یادگیری صحبت کردنه! اون تمام تلاشش رو می کنه که بگه «مامان» و «بابا» و در نهایت هم این کار رو…