لذت بردن از زندگی: مهارتی مهم که باید به فرزندتان بیاموزید

زندگی پر از زیبایی‌هاییست که ما یاد نگرفتیم از آن‌ها لذت ببریم. انسان امروزی آن قدر به دنبال اهداف و رسیدن به خط پایان است که وقت نمی‌کند از زیبایی‌های مسیر لذت ببرد. کودکان پر از شور و شوق زندگی هستند. آن‌ها در سال‌های اول زندگیشان، معنای واقعی لذت بردن از زندگی را می‌دانند.

کودکان خردسال با دیدن پرواز یک پروانه یا یک گل قرمز به شوق می‌آیند. ولی با گذشت سال‌ها، ما بزرگترها این شوق و شور در آن‌ها از بین می‌بریم. ما به کودکان یاد می‌دهیم که اهدافی برای خودشان تعیین کنند و برای رسیدن به آن‌ها تلاش کنند. ولی هیچ گاه به فرزندمان نمی‌گوییم که مسیر نیز به اندازه‌ی مقصد زیباست.

چگونه باید به کودک آموخت که زندگی همین لحظات کوچک است و باید از همین‌ها لذت ببرد؟ در ادامه‌ی مقاله با ما باشید تا چند راه ساده را باشما در میان بگذاریم:

توجه کودک را به چیزهای کوچک جلب کنید

وقتی با فرزندتان به پارک می‌روید، به جای این که او را به حال خودش در تاب و سرسره‌ها رها کنید، دستش را بگیرید و با او در چمن‌ها قدم بزنید. توجه او را به زیبایی‌ها جلب کنید. مثلا می‌توانید بگویید:” می‌بینی امروز آسمون چه رنگ آبی زیبایی داره؟” یا “نگاه کن اون پرنده‌های روی درخت چقدر قشنگن!”

به کودک اجازه دهید تا چیزهای مختلف را لمس کند و خوراکی‌های مختلف را بچشد. به او بگویید که یک موسیقی خوب، یک غذای خوشمزه و یا یک فیلم زیبا می‌تواند یک روز بد را به یک روز فوق‌العاده تبدیل کند.

برای فرزندتان وقت بگذارید

 با صبر و حوصله با فرزندتان بازی کنید. یادتان باشد شما با فرزندتان بازی نمی‌کنید که بازی تمام شود تا بروید به کارتان برسید. شما با فرزندتان وقت می‌گذرانید تا لحظات و خاطرات خوشی با هم بسازید. حتی اگر شده روزی یک ساعت، کاری کنید تا فرزندتان در کنار شما از ته دل بخندد.

با او کارتون تماشا کنید و نظرش را راجع به داستان آن بپرسید. تظاهر کنید دو باستان شناس هستید که در کشوری دور افتاده به دنبال مومیایی‌ها می‌گردند. بگذارید فرزندتان ببیند که شما با تمام کار و دل مشغولی‌ها، هنوز شادی می‌کنید و می‌خندید.

بیشتر ببینید: بیش از 100 داستان کودکانه

روی مسیر تمرکز کنید، نه اهداف

هیچوقت به فرزندتان نگویید که درس بخواند تا بیست بگیرد. یا این که در مسابقات شنا شرکت کند تا مقام بیاورد. زندگی اینطور کار نمی‌کند. به فرزندتان بیاموزید که آن‌چه او در مسیر زندگی تجربه می‌کند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

اهمیت تلاش کردن را برای کودک توضیح دهید. مثلا می‌توانید بگویید:” خیلی ارزشمنده که تو اینقدر برای امتحانت تلاش می‌کنی.” یا ” من واقعا بهت افتخار می‌کنم که توی کلاس تکواندو اینقدر زحمت می‌کشی تا بهتر بشی.”

یادتان باشد که انسان‌ها قرار نیست همیشه به اندازه‌ی تلاششان پاداش بگیرند. زندگی هرگز اینقدر ایده‌آل نیست. برای همین بهتر است به فرزندانمان بیاموزیم که از مسیری که در آن قرار دارند،لذت ببرند.

شکست را ارزشمند جلوه دهید

زندگی را فقط موفقیت‌ها تشکیل نمی‌دهند. فرزند شما باید ” خوب باختن” را یاد بگیرد. کودکان باید بفهمند که قرار نیست همیشه در مسابقه‌ی دو، نفر اول باشند. ولی می‌توانند همیشه از دویدن با نهایت سرعت لذت ببرند. لذت بردن از زندگی زمانی ممکن است که ما آن را وقع‌بینانه نگاه کنیم.

به فرزندتان بگویید که اگر خودش شکست خورده، می‌تواند برای فرد برنده خوشحال باشد. همچنین حالا که شکست خورده، انگیزه دارد تا برای مسابقه‌ی بعدی بیشتر تلاش کند. یادتان باشد انگیزه‌ای که شکست در ما ایجاد می‌کند، بسیار قدرتمندتر از شادی بعد از موفقیت است.

کودک را با هنر آشنا کنید

هنرمندان، استادان لذت بردن از زندگی هستند. آن‌ها لحظه لحظه‌ی زندگی را حس می‌کنند. کودک را با موسیقی‌های زیبا آشنا کنید. او را در یک روز آفتابی به پارک ببرید و یک موسیقی خوب برایش پخش کنید. شعرهای زیبا و مناسب سنش برای او بخوانید.

هنر بیش از هر عنصر دیگری، به ما یاد می‎دهد که در لحظه زندگی کنیم. این بزرگترین مهارتیست که باید برای لذت بردن از زندگی بلد باشیم.

بیشتر بخوانید: موسیقی برای کودکان: فواید مهم و راه‌های خلاقانه

به کودک کمک کنید احساساتش را بشناسد

احساسات، عناصر اصلی زندگی انسانی هستند. به فرزندتان یاد بدهید که همانقدر که شاد بودن مهم است، غم و عصبانیت هم مهم هستند. اگر فرندتان نتواند غم و اندوهش را درست ابراز کند یا شما فرصت این کار را به او ندهید، مطمئن باشید هیچوقت از ته دل شاد نخواهد بود.

اگر فرزندتان به خاطر اینکه عروسک مورد علاقه‌اش گم شده، گریه می‌کند، به هیچ عنوان به او نگویید:”اینقدر گریه نکن، یه جدیدشو برات می‌خرم.” با این حرف احساسات او را پاک نادیده می‌گیرید. به جای این حرف، بگویید:” خیلی متاسفم. حتما خیلی ناراحتی که عروسک مورد علاقت گم شده. من درکت می‌کنم.”

این رفتار به کودک می‌آموزد که غم، اندوه و عصبانیت هم جزئی از زندگی هستند. شادی زمانی زیبا و ارزشمند است که ما غم را نیز احساس کرده باشیم.

به فرزندتان کمک کنید تا دوستان خوب پیدا کند

دوستان مورد اعتماد و خوب، بزرگترین دارایی انسان‌ها هستند. کودکی که چند دوست خوب دارد تا اوقاتش را با آن‌ها بگذراند، حتما کودک سالم‌تر و شادتریست. فرزند شما باید دوستانی هم سن و سال خودش داشته باشد تا با آن‌ها حرف بزند و تفریح کند.

دوستان فرزندتان را به خانه‌تان دعوت کنید تا با هم تلویزیون ببیند و بازی کنند. به کودک نشان دهید که زندگی در یک جمع دوستانه بسیار لذت‌بخش‌تر از زندگی در انزوا و تنهاییست.

سخن پایانی

زندگی یک فرصت طلاییست که متاسفانه بسیاری از ما یاد نگرفتیم ازآن لذت ببریم. کودکان از ابتدا، ذات زندگی را می‌شناسند ولی ما با آموزش اشتباه، این مهارت را از آن‌ها می‌گیریم. باید به فرزندانمان بیاموزیم که زندگی در لحظه‌ی رسیدن و موفقیت خلاصه نشده.

زندگی همین لحظه‌ایست که دارید با هم در خیابان قدم می‌زنید و بستنی می‌خورید.  پس به جای این که عجله کنید تا به خانه برسید، با لذت در کنار فرزندتان راه بروید.