روزی روزگاری، در یک دهکدهی خیلی زیبا، حیوانات زیادی در کنار هم با شادی زندگی میکردن!
![mama-antelops-house-story-2](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture1-min-22.jpg)
مامان بزی یک خونهی خیلی بزرگ توی این دهکده داشت!
![mama-antelops-house-story-3](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture2-min-22.jpg)
یک روز خرگوش، تصمیم گرفت که یک حقه اجرا بکنه!
اون فکر کرد و فکر کرد و فکرد کرد!
و آخرش فکری به سرش رسید!
اون رفت توی خونهی مامان بزی و در رو بست!
و شروع کرد کلی سر و صدا درست کردن!
![mama-antelops-house-story-4](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture3-min-22.jpg)
وقتی مامان بزی اومد خونه و این صداها رو شنید، با گریه گفت:
کی توی خونهی قشنگ منه؟
![mama-antelops-house-story-5](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture4-min-20.jpg)
کفتار کوچولو داد زد:
آهای! هر کی که توی خونهی مامان بزی هستی! زود بیا بیرون!
ولی در اصلا باز نشد!
![mama-antelops-house-story-6](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture5-min-22.jpg)
کفتار کوچولو، زرافه رو صدا کرد. زرافه از راه رسید و گفت:
آهای کسی که توی خونهی مامان بزی هستی! زود باش در رو باز کن!
![mama-antelops-house-story-7](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture6-min-20.jpg)
ولی هیچکس در رو باز نکرد!
![mama-antelops-house-story-8](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture7-min-21.jpg)
زرافه، گورخر رو صدا کرد! گورخر از راه رسید و گفت:
آهای کسی که توی خونهی مامان بزی هستی! در رو باز کن!
![mama-antelops-house-story-9](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture8-min-18.jpg)
اما هیچکس در رو باز نکرد!
![mama-antelops-house-story-10](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture9-min-19.jpg)
گورخر فیل رو صدا کرد. فیل از راه رسید و گفت:
آهای کسی که توی خونهی مامان بزی هستی! زود باش در رو باز کن!
![mama-antelops-house-story-11](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture10-min-19.jpg)
اما هیچکس در رو باز نکرد!
![mama-antelops-house-story-12](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture11-min-15.jpg)
مامان بزی خیلی ناراحت بود!
همهی حیوونا خیلی ناراحت بودن!
آخه کی توی خونهی مامان بزی بود؟
![mama-antelops-house-story-13](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture12-min-14.jpg)
پرندهها آواز میخوندن!
پروانهها پرواز میکردن!
زنبورها ویز ویز میکردن!
همشون با هم میگفتن:
در رو باز کن!
![mama-antelops-house-story-14](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture13-min-11.jpg)
بچه بزی از مدرسه رسید خونه و گفت:
مامان بزی! کی توی خونمونه؟
و بعد گفت:
آهای! کسی که توی خونهی مایی! لطفا در رو باز کن!
![mama-antelops-house-story-15](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture14-min-11.jpg)
در خونه باز شد!
خرگوش از خونهی مامان بزی اومد بیرون!
![mama-antelops-house-story-16](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture15-min-10.jpg)
خرگوش عاشق این شوخیها بود! برای همین داشت لبخند میزد!
![mama-antelops-house-story-17](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture16-min-8.jpg)
هوراااا!
مامان بزی خوشحال شد!
بچه بزی خوشحال شد!
همهی حیوونا خوشحال شدن!
بالاخره در خونهی مامان بزی باز شد!
![mama-antelops-house-story-18](https://mooshima.com/wp-content/uploads/2022/02/Capture18-min-8.jpg)
داستان خوبی بود❤️🔥
حتی برابچه ۲ونیم ساله جذابیت نداشت