در اعماق یک جنگل خیلی خیلی زیبا که پای هیچ انسانی تا بهش نرسیده، یک دهکدهی جادویی کوچولو به اسم دهکدهی رنگارنگ وجود داشت!
داخل دهکده، سه تا پری دندونی که اسمهاشون نیش، آسیاب و پیشین بود، توی کارخونهی قشنگشون مشغول کار بودن.
هر کدوم از پریهای دندونی، اسم یک دندون رو روی خودشون گذاشته بودن!!
پیشین، قدبلند و لاغر بود و موهای صورتی براقی داشت!! نیش هم قدش بلند بود و موهای آبی رنگ داشت!
آسیاب قد کوتاه بود و موهاش هم فرفری و نقرهای بودن. تازه آسیاب خیلی خیلی هم با هوش بود!
پری دندونیها، تمام روز مشغول تمیز کردن دندونهای شیری بچهها بودن که در طول شب جمع کرده بودن!
توی دهکدهی رنگارنگ، پریها از دندونهای شیری بچهها خیلی استفاده میکردن!! اونا با دندون بچهها جاده میساختن و یا برای خونهی پریها، میز و صندلی درست میکردن!
یک روز پیشین متوجه شد که دندونهایی که به کارخونه میرسن، دیگه مثل دندونهای قبلی، محکم و قوی نیستن!!
پیشین با ناراحتی گفت:
واااای!! این دندونها ترد و شکننده هستن!! تازه سوراخ هم شدن و لکههای سیاه دارن!!! تا میخوام پاکشون کنم خرد میشن و پودر میشن!! حالا ما باید چی کار بکنیم؟؟
نیش گفت:
من میدونم که چی شده!!! بچهها کلی شیرینی و شکلات خوردن و از دندونهاشون مراقبت نکردن!! من مطمئنم که مسواک هم نزدن!!
آسیاب که پری خیلی باهوشی بود، کمی فکر کرد و بعد ایدهای به ذهنش رسید.
اون که هیجان زده به نظر میرسید، گفت:
من خیلی خوب میدونم که باید چی کار کنیم!!
نیش و پیشین خیلی آروم ایستادن و به نقشهی آسیاب گوش کردن!! مثل همیشه نقشهی آسیاب حرف نداشت! هر سه پری بدون اتلاف وقت، رفتن تا نقشهی فوقالعادهی آسیاب رو اجرا بکنن!!
اون شب نوبت نیش بود که پرواز بکنه و دندونهای شیری بچهها رو دونه دونه از زیر بالشهاشون جمع بکنه!!! اون یک کیف پر از سکه برداشت! چند تا ساندویچ توت هم برای خودش آماده کرد.
و در نهایت کارتهایی که هر سه پری تمام عصر برای درست کردنشون وقت گذاشته بودن رو توی کیف گذاشت!!
نیش خیلی خیلی دوست داشت که از جنگل به سمت شهر پرواز بکنه. چون شهر خیلی نورانی و زیبا بود!! اما شهر برای پریها خیلی خطرناک بود. برای همین نیش باید حسابی حواسش رو جمع میکرد که هیچ انسانی اونو نبینه!!
اون توی آسمون پر ستاره پرواز کرد و صبر کرد تا همهی شهر به خواب برن!!!
اولین خونهای که نیش بهش سر زد، خونهی پسر بچهای بود به اسم جونیور!!
همون شب جونیور قبل از خواب، با کمک مادرش دندون شیری خودش که تازه افتاده بود رو زیر بالش گذاشته بود!! مادر جونیور اونو بوسیده بود و براش تعریف کرده بود که پری دندونی میاد و دندونش رو برمیداره و کمی پول به جاش برای جونیور میگذاره!! بعد از اون هم به جونیور شب بخیر گفته بود!
وقتی که نیش از راه رسید، جونیور به خواب عمیقی فرو رفته بود!! اون از پنجرهی بزرگ اتاق به داخل پرواز کرد و خیلی سریع روی بالشت جونیور فرود اومد!! نیش نفس عمیقی کشید و خودش رو برای انجام عملیات آماده کرد!
نیش بالشت رو بلند کرد و بین بالشت و تشک غلت زد. اون خیلی سریع دندون جونیور رو برداشت و توی کوله پشتی کوچکش گذاشت!!
بعد هم چند تا سکه و کارت مخصوص پریها رو زیر بالش جونیور گذاشت و پرواز کرد و رفت تا دندونهای شیری بقیهی بچهها رو جمع بکنه!
صبح جونیور به محض این که بیدار شد، زیر بالشتش رو گشت تا ببینه که پری دندونی براش پول گذاشته یا نه! وقتی که جونیور سکهها رو دید، حسابی خوشحال شد.
اما وقتی دقیقتر نگاه کرد، دید که یک کارت هم زیر بالشتش هست! جونیور تعجب کرد؛ چون مادرش هیچی راجع به کارت نگفته بود!
جویور با دقت روی کارت رو خوند. پریهای مهربون روی کارت نوشته بودن:
بچههای عزیز، ما به دندونهای شما برای زندگی نیاز داریم و دندونهای خراب کرم خورده اصلا برای ما مناسب نیستن. خیلی ممنون میشیم که اینجوری از دندونهاتون مراقبت کنید تا ما بتونیم از دندونهاتوناستفاده کنیم:
اول: حتما غذاهای سالم بخورید
دوم: شیرینی و شکلات خیلی کم بخورید
سوم: دو بار در روز مسواک بزنید
چهارم: حتما هفتهای یک بار دهانشویه استفاده کنید
و در آخر: حتما زود به زود برید پیش دندون پزشک تا دندونهاتون سالم بمونن
اگر این کارها رو انجام بدین، دندونهاتون محکم میمونه و ما میتونیم ازشون استفاده کنیم!
خیلی ممنونم!
توی دهکدهی رنگارنگ، پریهای دندونی حسابی از کارت مخصوصی که برای بچهها فرستاده بودن خوشحال بودن!! خیلی زود دوباره دندونهای شیری بچهها محکم و قوی شد و اونا تونستن که با اونا وسایل محکم برای خودشون و بقیهی پریها بسازن!!
همه داستان آموزنده بود
خیلی خوب بود. ممنون
من پیشنهاد می کنم از نخ دندان هم به اندازه مسواک استفاده شود 😊😊😊😊😊😊☺️
خیلی آموزنده بود،❤️❤️❤️🌹🌹🌹🎁🎀
خیلی عالی بچه ها لذت بردند.ممنون.
خيلي خيلي عالي❤️❤️❤️❤️❤️
بشدت زیبا و آموزنده بود
خوب بود و عالی بود
داستان خیلی جالبی بود من دوستش داشتم و اموزنده بود
خیلی خوب بود