اضطراب کودکان: هنگامی که کودک شما دچار اضطراب میشود، سعی نکنید، که اضطراب او را از بین ببرید. چون اضطراب به هیچ عنوان از بین نمیرود. بلکه تلاش برای از بین بردن آن، شما و فرزندتان را وارد چرخه معیوبی میکند، که اضطراب را تشدیدتر از قبل خواهد کرد.
زماینکه کودکی دچار اضطراب میشود، هدف اصلی مدیریت کردن آن است. در ادامه این مقاله میخواهیم به بررسی مهمترین نکات جهت مدیریت کردن اضطراب کودک بپردازیم. از این رو ما را در ادامه این مقاله همراهی کنید.
مدیریت کردن شرایط اضطراب آور
ممکن است که کودک شما با قرار گرفتن در محیط و یا شرایطی، دچار اضطراب شود. بهترین راهکار برای مدیریت اضطراب او، دور کردن کودک از شرایط اضطرابآوری است، که برای او ترسناک و استرسزا خواهد بود.
انتظارات واقعبینانه از کودک داشته باشید
انتظاراتی که از سطح توانائیهای کودک بیشتر است، منجر به ترس و اضطراب او میشود. از او انتظارات واقعی داشته باشید، انتظاراتی که کودک با کمی سعی و تلاش میتواند، از عهده آن برآید. این موضوع باعث میشود؛ تا کودک با حس اضطراب کمتری روبهرو شود و بتواند تا ترس و اضطراب خود را مدیریت کند.
احساسات کودک خود را درک کرده، اما آن را تقویت نکنید
اگر کودکی از دکتر رفتن میترسد و دچار اضطراب میشود، با او صحبت کنید. نه اینکه با رفتارهای اشتباه خود، اضطراب و ترس کودک را تقویت کنید. زماینکه شما برای رفتن به دکتر، با کودک خود دعوا و یا پرخاشگری میکنید، مهر تائیدی جهت تقویت حس اضطراب او خواهید زد. با او صحبت و همدلی کنید و به کودک بگویید، که شما هم در مطب حضور دارید و نمیگذارید تا اتفاقی برای او رخ دهد.
بیشتر بدانید: طرحواره نقص و شرم (من نمی توانم) چگونه در کودکان شکل می گیرد؟
ترس کودک را تقویت نکنید
با زبان بدن و تن صدای خود، کاری نکنید تا کودک بترسد و احساس اضطراب کند. زیرا کودک یک حس منفی را تجربه خواهد کرد. اگر کودک کاری اشتباه انجام داد، با او دعوا نکنید و یا او را هرگز تنبیه بدنی نکنید. او را از اشتباهی که کرده مطلع کنید و از کودک بخواهید، تا کار اشتباه خود را جبران کند.
تحمل کردن اضطراب را تشویق نکنید
فرض کنید کودکی از سگ میترسد، شما نباید با تشویق کردن به کودک خود بگوئید که سگ ترس ندارد. زیرا ترس از سگ برای کودک عادت خواهد شد. او هر وقت سگی را در خیابان ببیند، به شدت خواهد ترسید. بهتر است او را از عوامل و موضوعاتی که باعث ترس و اضطراب میشوند، دور کنید. تا منحنی اضطراب او در طول زمان پایین بیاید. البته ممکن است که این منحنی هرگز به نقطه صفر نرسد.
در مورد موضوعات اضطراب آور کمتر صحبت کنید
اگر کودکی از رفتن به دکتر میترسد، گفتگوهای طولانی مدت در مورد رفتن به دکتر و یا اینکه دکتر ترس ندارد، با کودک خود نداشته باشید. حمایتگر باشید و با او همدلی کنید. به عنوان مثال به کودک بگوئید: میدانم برای تو سخت است که به دکتر بیایی، چون احساس نگرانی میکنی، اما من هم در کنار تو هستم. این گفتگو احساس امنیت و ایمنی را در کودک تقویت میکند.
با کودک همفکری کنید
فرض کنید، کودکی از اینکه شبها به تنهایی بخوابد، بسیار مضطرب میشود. ابتدا با کودک خود صحبت کنید. از او بپرسید چرا احساس ترس و اضطراب میکند. شرایطی را که کودک از آن وحشت دارد، را نمایشنامه کرده و آن را به صورت شوخی به همراه کودک خود بازی کنید.
شبها سعی کنید، تا زمانیکه کودک به خواب عمیق میرود، نزد او بمانید. سپس، آرام آرام او را به تنهایی خوابیدن عادت دهید.
بیشتر بدانید: از چه سنی می توان آموزش را در کودکان آغاز کرد؟
سخن نهایی
اضطراب و استرس، اگر در کودکان پررنگ شود، به مرور و با گذشت زمان میتواند، منجر به رفتارهای نابهنجار شوند، مانند ترس از تاریکی و یا ترس از حیوانات. زیرا همه افراد روزی از والدین خود جدا شده و باید به تنهایی زندگی خود را ادامه دهند. اما اگر آنها نتوانند با احساسات خود کنار بیایند؛ حتی نمیتوانند در اتفاقات سرنوشت ساز خود، تصمیمگیری کنند.
زیرا دائما با احساس ترس و استرس روبه رو شده و برای اینکه این احساسات را تجربه نکنند، از گرفتن تصمیمات مهم اجتناب خواهند کرد و مسئولیت گرفتن تصمیمات مهم زندگی خود را بر دوش دیگران خواهند انداخت.
همین حالا نظر خود را با دیگران به اشتراک بذارید: کلیک کنید