first-place-story-1

خرگوش کوچولو قرار بود بره به یه مدرسه‌ی جدید و حسابی نگران بود. اون از خودش پرسید:

من چجوری قراره دوست جدید پیدا کنم؟ شاید اگر توی همه چیز مقام اول داشته باشم، همه منو دوست داشته باشن.

first-place-story-2

روز اول مدرسه، خرگوش کوچولو قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شد. اون میخواست که زودتر از همه به مدرسه برسه.

first-place-story-3

ولی زنبور، گربه و جغد زودتر از اون به مدرسه رسیده بودن. خرگوش کوچولو با خودش گفت:

باید سعی کنم توی یک چیز دیگه نفر اول باشم.

first-place-story-4

چند هفته بعد، تولد خرگوش کوچولو بود! همکلاسی‌هاش برای تولدش یک کیک گرفته بودن تا جشن بگیرن. خرگوش کوچلو میخواست که بیشتر از همه‌ی هم کلاسی‌هاش کیک بخوره!

first-place-story-5

ولی خوک کپلو و سگ کوچولوی ناقلا، خورگوش کوچولو رو شکست دادن و بیشتر از اون کیک خوردن!

first-place-story-6

خرگوش کوچولو با خودش فکر کرد:

من میدونم که باید چی کار کنم! مسابقه‌ی ورزشی نزدیکه! من تمام تلاشمو میکنم که توی مسابقه‌ی دو برنده بشم!

first-place-story-7

ولی لاک پشت آروم توی اون مسابقه برنده شد. این خیلی عجیب بود. خرگوش کوچولو با ناراحتی با خودش گفت:

دوباره مقام دوم! واقعا ناراحت کننده است!

first-place-story-8

مدرسه، یک مسابقه‌ی نقاشی برگزار کرد! خرگوش کوچولو حسابی تلاش کرد تا بتونه بهترین و قشنگترین نقاشی رو بکشه!

first-place-story-9

ولی سگ باهوش، بهترین نقاشی رو کشید!

first-place-story-10

چند ماه گذشت و بچه‌های کلاس قرار بود که یک انشا بنویسن! خرگوش کوچولو تلاش کرد تا بلندترین انشا رو بنویسه!

first-place-story-11

ولی انشای گربه‌ی احساساتی، از مال خرگوش کوچولو بلندتر بود!

first-place-story-13

در نهایت، توی کلاس ریاضی، خرگوش کوچولو رفت پای تخته و تلاش کرد که یک معادله‌ی ریاضی رو خیلی سریع حل بکنه! اون میخواست که حداقل توی ریاضی از همه بهتر باشه!

first-place-story-14

اما جغد دانا اومد پای تخته و تونست که معادله رو سریعتر از اون حل بکنه!

first-place-story-15

خرگوش کوچولو حسابی ناراحت شد! اون با سر پایین و قیافه‌ی غمگین، رفت تا روی صندلیش بشینه!

first-place-story-16

خرگوش کوچولو، شروع کرد به گریه کردن و گفت:

من توی هیچی نفر اول نمیشم! هیچکس هیچوقت قرار نیست که با من دوست بشه!

first-place-story-17

جغد، زنبور، گربه، سگ، خوک و بقیه‌ی هم کلاسی‌ها اومدن و گفتن:

تو نیازی نیست که حتما نفر اول باشی تا ما دوستت داشته باشیم! ما همینجوری هم دوست تو هستیم و کلی تو رو دوست داریم!

first-place-story-18

حالا خرگوش کوچولو دوست پیدا کرده و خوشحاله! اون بیشترین دوست رو توی کلاسشون داره!

بله! بالاخره خرگوش کوچولو توی یک چیز نفر اول شد!

first-place-story-19

همین حالا نظر خود را با دیگران به اشتراک بذارید: کلیک کنید

دسته بندی‌های مقاله: داستان کودکانهداستان کودکانه برای سنین 6-4 سال
امتیاز 4.1 از 5 (35 نفر رای داده‌اند)
4.1 35 رای ها
1 ► امتیاز دهی ◄ 5
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لالا
لالا
17 روز قبل

دریک سطر کلمه ی خرگوش 🐰
{خورگوش} تایپ شده!
لطفا بازبینی واصلاح بفرمائید.🙏

لالا
لالا
17 روز قبل

🐰داستان بامزه ودلنشینی بود
با طیفی از احساسات هیجان برانگیز ،اضطراب عاطفی،شادی،رقابت ورفاقت😊

کارن
کارن
1 ماه قبل

خیلی خوب بود به نظرم بخونید 🍁🍁🍁

حلما
حلما
1 سال قبل

خيلي خوب بود

سارا
سارا
1 سال قبل

عالی

سبد خرید

0
image/svg+xml

No products in the cart.

بازگشت به صفحه محصولات