لوگو موشیما
لوگو موشیما

قصه کودکانه کی از همه مهم‌تره؟

قصه کودکانه کی از همه مهم‌تره؟
میلاد تقی زاده نیم‌رخ

.

.

.

4

در یک یخچال پر از خوراکی‌های رنگی، دعوای بزرگی سر می‌گیرد، دعوایی بر سر این‌که کدام یک از همه مهم‌تر است تا اینکه یک دست کوچک و مهربان وارد می‌شود…

عروسک لبوبو
عروسک لبوبو

در یک یخچال بزرگ و قشنگ، کلی دوست‌های خوشمزه و رنگارنگ کنار هم زندگی می‌کردند. این دوستان یک تیم عالی بودند: خانم پرتقال نارنجی، آقای موز زرد، خانم خیار سبز و دوست کلاهی و بامزه‌ی همه، یعنی قارچ کوچولو.

میوه‌ها کنار هم خوشحالن

یک صبح که همه‌ی خوراکی‌ها تازه از خواب بیدار شده بودند، خانم پرتقال که لباس نارنجی براقی تنش بود، با صدای کمی شاکی گفت: «به نظر من، من از همه مهم‌تر هستم! اگه من نباشم، بچه مریض می‌شه و سرما می‌خوره!»

پرتقال میگه من از همه مهم‌ترم

آقای موز زرد که خیلی صاف و محکم ایستاده بود، خودش را کمی بالا کشید و گفت: «اوه، نه! این حرف‌ها چیه؟ مهم‌ترین که منم! من کلی انرژی دارم تا بچه بتونه حسابی توی پارک بازی کنه و خسته نشه!»

موز میگه من از همه مهم‌ترم

خانم خیار سبز که با خوشحالی دراز کشیده بود، یک کمی غلت زد و خندید. بعد با صدای آرام و خنکی گفت: «لطفاً! من بهترین دوست بچه‌ها هستم. من به بدن آب می‌رسونم تا هیچ کس تشنه نمونه و همیشه سرحال باشه.»

خیار میگه من از همه مهم‌ترم

وسط این حرف‌ها، قارچ کلاهی کوچک که دلش نمی‌خواست تنها بماند، با یک صدای خیلی آرامی گفت: «ببخشید! من هم مهم هستم! شاید میوه نباشم، ولی توی سوپ و غذاها یک دوست خوشمزه و ضروری به حساب میام.» قارچ کمی ناراحت بود که بقیه او را فراموش کرده‌اند.

قارچ میگه من از همه مهم‌ترم

بلوبری کوچولو، که یک گوشه‌ی دنج نشسته بود و همه چیز را می‌شنید، با یک صدای خیلی نازک و مهربان گفت: «بچه‌ها! چرا دعوا می‌کنید؟ همه ما با هم مهم هستیم. ما مثل یک تیم رنگارنگ می‌مونیم. اگه یکی از ما کم باشه، تیم ما دیگه کامل نیست.»

بلوبری بقیه رو نصیحت میکنه

همه به بقیه نگاه کردند. راست می‌گفت! بلوبری چقدر خوب حرف زد. همه با هم خندیدند. چه خوب شد که دعوا نکردند! آن‌ها تصمیم گرفتند که دیگر با هم قهر نکنند و هر کس با خوشحالی سر جای خودش منتظر ماند.

همه میوه‌ها دوباره خوشحالن

اما وای! ناگهان در یخچال باز شد و یک صدای «بوم» بزرگ آمد! یک هندوانه‌ی غول‌پیکر با خط‌های سبز و سیاه، با یک عالمه سر و صدا آمد و خودش را روی قفسه‌ی بالایی، زیر نور چراغ، جا داد.

هندوانه مغرور میاد

هندوانه‌ی غول‌پیکر با صدای خیلی بم و لرزاننده‌ای گفت: «برید کنار دوستای کوچولو! من اومدم! من از همه‌ی شما بزرگ‌ترم، پس باید همه‌ی جای خوب مال من باشه و شماها به من احترام بذارید!»

خوراکی‌های کوچک‌تر حسابی ترسیدند. وای که چقدر این هندوانه بزرگ بود! حتی نور چراغ را هم گرفته بود و حالا قفسه کمی تاریک شده بود!

قارچ کلاهی کوچک، که دلش نمی‌خواست کسی زور بگوید، یک دفعه شجاع شد و فریاد زد: «این که بزرگ باشی، معنی‌اش این نیست که ارزشمندتری!» قارچ کوچولو کمی قلبش تندتند می‌زد، ولی حرفش را زد.

قارچ با هندوانه دعوا میکنه

در همین موقع، در یخچال دوباره باز شد و یک دست کوچک و بامزه آمد تو. یک دست کوچک و مهربانِ بچه!

بچه به هندوانه‌ی بزرگ نگاه کرد و گفت: «اوه! این هندوانه برای الان خیلی خیلی بزرگه! نمی‌تونم الان برش دارم.»

بعد، دست کوچک با لبخند و خوشحالی رفت سمت خانم پرتقال، آقای موز، خانم خیار و قارچ کلاهی! بچه همه‌ی آن‌ها را با هم برداشت و گفت: «آفرین! این تیم کوچولو برای یک روز عالی حرف نداره!»

دختر بچه پرتقال و خیار و موز برمیداره

هندوانه‌ی غول‌پیکر که حالا تنها و ساکت بالای قفسه مانده بود، بالاخره متوجه شد که اندازه و شکل اصلاً مهم نیست. او فهمید که برای شادی روزمره بچه، تیم کوچک و رنگارنگِ پایین قفسه، از او ضروری‌تر و بهتر بودند.

میوه‌ها و خوراکی‌ها با محبت به هم لبخند زدند. آن‌ها یاد گرفتند که مهم نیست کی بزرگتره یا کوچکتر؛ مهم اینه که وقتی کنار هم هستند، یک خوراکی عالی و خوشمزه برای بچه می‌سازند. و از آن روز به بعد، همه در یخچال با دوستی و شادی کنار هم زندگی کردند.

هندوانه هم با بقیه میوه‌ها خوشحاله

پایان.

چه چیزی می‌آموزیم؟

ما یاد می‌گیریم که مهم نیست چقدر بزرگ هستیم یا چقدر کوچک. همه‌ی ما کنار هم ارزشمندیم و هر کسی یک کار مهم و مخصوص به خودش را بلد است. وقتی تیم ما کامل باشد، می‌توانیم یک روز عالی و شاد بسازیم.

چند سؤال برای پدر و مادرها

  • به نظرت کدام یک از خوراکی‌ها در این داستان شجاع‌تر بود؟ چرا؟
  • اگر تو جای هندوانه‌ی بزرگ بودی، وقتی دیدی بچه شما را برنداشت، چه احساسی داشتی؟
  • کدام دوست کوچک، حرف مهم و قشنگی زد؟ حرفش چه بود؟
  • آیا در زندگی واقعی هم لازم است که همیشه بزرگ‌ترها مهم‌تر باشند؟ چرا؟
  • یک تیم خوب چه شکلی است و برای اینکه یک تیم عالی باشیم باید چه کارهایی انجام دهیم؟

اگه تو هم تازگیا عاشق عروسک لبوبو شدی و دوست داری یدونشو داشته باشی، بیا یه نگاهی به صفحه‌ی عروسک لبوبو بنداز!

برای این مقاله ثبت شده.

شما هم نظر خود را ثبت کنید.


دسته‌بندی‌های مقاله:

,
میلاد تقی زاده نیم‌رخ

درباره نویسنده

عروسک - خرید مدل های خاص و زیبا + قیمت مناسب
خرید عروسک لبوبو یا لابوبو
خرید عروسک
هدیه ای خاص از جنس عروسک
خرید عروسک های خاص و زیبا