
قصه کودکانه تانیا میره پارک
تانبا یه دختر کوچیکه که برای بار اول میخواد بره پارک! اون قراره کلی خوش بگذرونه و چیزای جدید ببینه!
·
·
تانبا یه دختر کوچیکه که برای بار اول میخواد بره پارک! اون قراره کلی خوش بگذرونه و چیزای جدید ببینه!
وقتی یک مورچه کوچک تصمیم میگیرد تنها کار کند، چه اتفاقی میافتد؟
سارا یه دختر بامزه است که هیچوقت شامش رو نمیخوره! اما یه روز برادرش بهش میگه که هر کدوم از…
نادیا یه دختر کوچولوی زیباست که یه روز عادی شروع میکنه به خیالبافی و از خودش میپرسه: چی میشد اگه…؟
شایلا خوابش نمیبره! مامانش بهش میگه گوسفندای جادویی رو بشماره که دارن از یه حصار میپرن. به نظرت این گوسفندای…
میا کوچولو در حال یادگیری صحبت کردنه! اون تمام تلاشش رو می کنه که بگه «مامان» و «بابا» و در…
کیتی موشه همه چیز رو گاز میزنه! اون فقط تا حالا زمین رو گاز نزده!
توی این قصه یاد میگیریم که چه چیزهایی رو میشه گاز گرفت و چه چیزهایی رو اصلا نباید گاز زد!
جولیا یه دختر کوچولوی مهربونه که دوست داره کمک کنه! اما هر وقت میخواد کمک کنه همه بهش میگن “نه”!
من یک دوست خیلی خوب دارم! اون توی خونهی من زندگی میکنه! وقتی من خوشحالم، اونم خوشحاله! وقتی من گریه…
تاریکی خیلی مهربونه! اون ما رو بغل میکنه و با ما بازی میکنه! تاریکی دوست خیلی خیلی خوبیه!
شپش کوچولو دلش میخواد یه اسم جدید و باحال داشته باشه! مثل بقیهی دوستاش! اما از کجا باید یه اسم…
اول صبح که نور خورشید از پنجره به داخل میتابه، من بیدار میشم و با خوشحالی میگم: دنیای زیبا، من…
کوما کوآلا و کانی کانگورو، مانی مورچهخوار، خانم شترمرغ و آقای والابی دور هم جمع شده بودن! اونا میخواستن یک…
یک آدم فضایی توی خونهی ماست! من مطمئنم که بهمون حمله کرده! رنگ دیوارها داره عوض میشه! حتما کار آدم…
مامانم منو خیلی دوست داره! اون همیشه حسابی کار میکنه و من ازش کلی چیز یاد میگیرم! وقتی مامانم آشپزی…
لیا یک دختر رویاپردازه! اون وقتی توی آسمون نگاه میکنه، ابرها رو معمولی نمیبینه! به جاش، لیا قوهایی رو میبینه…
اون روسری نارنجی کیه؟ اون مال مامانه! این پیراهن آبی مال کیه؟ مال باباست! این دستار سر زرد مال کیه؟…
اون نینی کیه؟ اون نینی میتونه راه بره! دقیقا مثل من! من انگشتای پام رو قلقلک میدم! نینی هم انگشتای…
کرم ابریشم کفشش رو گم کرده! وقتی که راه میره پاش خیلی خیلی درد میگیره! کرم ابریشم رفت پیش آقای…
سگ خال خالی یه لنگه جوراب داره! اون این جورابو از یه نینی کوچولو کش رفته! نینی کوچولو حسابی گریه…
اردک نرمالو بیدار شو! وقتشه که صبح رو شروع کنی! اردک نرمالو پا میشه و میپره توی وان! اردک نرمالو…
امروز یک چیزی داره آنا رو دنبال میکنه! اون کثیفه! بوگندو هم هست! شبیه یک هیولاست! آنا توی دویدن خیلی…
فرنی، پاندای کوچولو، حسابی گیج شده بود! اون پرسید: من چه هدیهای میتونم برای روز مادر به مامانم بدم؟! پدرش…
15
دیدگاه