
داستان کودکانه وزغهای بامزه
این داستان بامزهی آقای وزغه که یک روز با شادی داشت از روی جاده میپرید که یهو با بزرگترین ترسش روبرو شد. یک خرس قطبی…
·
دیدگاه
·
این داستان بامزهی آقای وزغه که یک روز با شادی داشت از روی جاده میپرید که یهو با بزرگترین ترسش روبرو شد. یک خرس قطبی…
این قصهی پاپی کفشدوزکه. کفشدوزکی که هیچ خالی روی بدنش نداشت. قصه از این قرار بود که وقتی پاپی فقط دو سالش بود، یک سرماخوردگی…
این داستان زیبا، راجع به بیگزی خوکه است که واقعا دوست داشت مو داشته باشه. بیگزی خوکه خیلی باهوش بود. اون همیشه از خودش میپرسید:…
روزی روزگاری در شهر لندن، یک موش خیلی شیک زندگی میکرد. به من خبر رسیده که اون همیشه برای خریدن کت و شلوارهای خیلی شیک…
روزی روزگاری پدری بود که فقط سه پسر داشت و حتی یک دختر هم نداشت. آن پسران نیز واقعاً شیطون و پر سر و صدا…
این داستان یک دسته مورچهی خیلی بامزه است که همشون شلوارکهای قرمز روشن پوشیده بودن!! داستان از اونجا شروع میشه که یک روز سرد زمستانی،…
در شهر نیویورک، پسر بامزهای زندگی میکرد که موهای خیلی عجیب و غریبی داشت. مردم محله میگفتند این باورکردنی نیست! این موها عجیبترین موهایی هست…
این داستان لنس رقصان است. عنکبوتی که عاشق رقصیدن بود!! داستان از خیلی وقت پیش شروع شد. وقتی که لنس برای اولین بار یک رادیو…
کیا نه ساله بود و با مادر و پدرش در یک شهر بسیار کوچک زندگی می کرد. بیشتر خانهها خاکستری و کوچک بودند و باغهای…
داستان و قصه کودکانه سیندرلا را میتوانید به صورت متن کامل، تصویر و ویدیو در موشیما مشاهده کنید. با ما همراه باشید: روزی روزگاری، دختر…
روزی پسر بسیار پرخور و بی ادبی در شهری دورافتاده زندگی می کرد. اون فقط برای یک وعده صبحانه مقدار بسیار زیادی شیرینی و شکلات…
این داستان چارلی برایس است. پسری که بیشتر از صد تا شپش توی موهای چرب و کثیفش همزمان به هوا می پریدند. یک روز در…
یک شب مها که بعد از گذراندن یک روز پر از بازی و جنب و جوش خیلی خسته بود، مسواکش را زد و به اتاقش…
یک روز مها و موشیما در پارک سرسبزی بازی میکردند. مها که عاشق سرسره تونلی بود از پلههای آن بالا رفت و با موشیما از…
روزی روزگاری در کنار جاده ای شلوغ و پر رفت و آمد، پرچین سبز و پرپشتی وجود داشت. جوجه تیغی کوچکی در کنار این پرچین…
در سرزمینی بسیار بسیار دور پادشاهی باشکوه و قدرتمندی بود که به همراه پسر و مادرش در یک قلعه بزرگ زندگی میکرند. شاهزاده بسیار باهوش…