داستان کودکانه دوستت دارم
فرض کن که اسمت دوستت دارم بود! چی میشد؟ من که فکر میکنم دنیا خیلی قشنگتر و قشنگتر میشد!
داستان کودکانه
موشیما مرجعی کامل با بیش از 100 داستان کودکانه فارسی است که صدها قصه جذاب را در ژانر و سبک‌های مختلف به صورت رایگان برای شما عزیزان آماده کرده است.
خوشحال میشیم نظرات خود را بعد از خواندن هر داستان با ما به اشتراک بذارین.
جدیدترین‌ها
-
-
قصه کودکانه آیسا و درخت غول پیکر
آیسا یه دختره که عاشق میوه خوردنه اما از هسته‌ی میوه‌ها خوشش نمیاد! چی میشه اگه یه روز یه هسته رو بندازه روی زمین؟!
-
داستان کودکانه این سر و صدا دیگه چیه؟
تامی یه پسر شش ساله است که دلش میخواد ویولن بزنه اما همسایه‌هاشون از سر و صدا خوششون نمیاد!
-
قصه کودکانه شروع مدرسه بدون عروسک سالیوان
مهرسا یه دختر مهربونه که بهترین دوستش عروسک سالیوانه. حالا مهرسا باید بره مدرسه اما نمیخواد سالیوان رو توی خونه تنها بذاره!
-
داستان کودکانه جوراب کوچولو
جوراب کوچولو توی روز شستشو از توی سبد میوفته و گم میشه! اون حالا باید راه خونه رو پیدا کنه تا برگرده پیش دوستاش!
-
قصه کودکانه تانیا میره پارک
تانبا یه دختر کوچیکه که برای بار اول میخواد بره پارک! اون قراره کلی خوش بگذرونه و چیزای جدید ببینه!
-
داستان کودکانه همه چیز درست میشه
لوسی یه دختر باهوشه که ناگهان همه چیز توی زندگیش عوض میشه! مدرسه‌ی جدید و کلاس جدید! اون ناراحته و فکر میکنه چیزای جدید رو…
-
شعر کودکانه موش و شیر
یه موش کوچولوی شیطون، یه شیر خوابیده رو اذیت میکنه! شیر عصبانی می‌گیرتش، ولی بعد یه چیز خیلی عجیب غریبی اتفاق می‌افته.
-
قصه کودکانه مورچه تنها
وقتی یک مورچه کوچک تصمیم می‌گیرد تنها کار کند، چه اتفاقی می‌افتد؟
-
قصه کودکانه غذاهای جادویی
سارا یه دختر بامزه است که هیچوقت شامش رو نمیخوره! اما یه روز برادرش بهش میگه که هر کدوم از غذاها یه قدرت جادویی دارن!
-
داستان کودکانه از دانه تا سیب
متئو یه دونه سیب کوچولو می‌کاره. بعدش می‌شینه و نگاه میکنه، میبینه درخت هم داره بزرگ میشه، درست مثل خودش.
-
قصه کودکانه چی میشد اگه…؟
نادیا یه دختر کوچولوی زیباست که یه روز عادی شروع میکنه به خیالبافی و از خودش میپرسه: چی میشد اگه…؟
-
داستان کودکانه رازهای طبیعت
اولیور و لیلی توی باغ جادویی‌شون میگردن و چیزهای باحال از طبیعت پیدا میکنن. از درخت‌های بلند گرفته تا کرم‌های کوچولو و پروانه‌های رنگی، ماجراجویی‌شون…
-
داستان کودکانه یه گوسفند، دو گوسفند، یه خواب راحت
شایلا خوابش نمی‌بره! مامانش بهش میگه گوسفندای جادویی رو بشماره که دارن از یه حصار می‌پرن. به نظرت این گوسفندای رنگی رنگی که پر از…
-
قصه کودکانه گلوریای دست و پا چلفتی
گلوریا یه گوریل خیلی مهربونه که تازه از باغ وحش به جنگل اومده و راه و رسم زندگی توی جنگل رو بلد نیست!
-
داستان کودکانه پیاده روی پاییزی
در یک روز پاییزی، چند برادر با پدرشون تصمیم میگیرن به یک گردش پاییزی توی جنگل برن!
-
داستان کودکانه مونزیا و جادوی مزرعه
مونزیا، ماه کوچولوی دوست‌داشتنی، دلتنگ بهترین دوستش، شینی‌شاین، شده. حالا اون در راه پیدا کردن دوستش، به یک مزرعه میرسه!
-
قصه کودکانه رنگین کمون آلما
آلما از بارون خسته شده! پس تصمیم میگیره ابرها رو با یه رنگین کمون بترسونه تا اونا برن و بتونه با دوستاش بازی کنه!
-
داستان کودکانه شروع ماجراجویی جدید مونزیا
مونزیا، ماه کوچولوی دوست‌داشتنی، دلتنگ بهترین دوستش، شینی‌شاین، شده. ماجراجویی مونزیا برای یافتن او آغاز میشه.
-
داستان کودکانه یه عالمه تیغ
تیغ تیغی، یه جوجه تیغی بامزه است، اما هیچکس دوست نداره باهاش دوست بشه، چون خیلی تیغ تیغیه! یعنی اون میتونه به بقیه بفهمونه که…
-
قصه کودکانه رویای زیردریایی
لئو خواب میبینه که با یه زیردریایی جادویی میره که اقیانوس رو بگرده. کاپیتان مرجان هم قراره توی این سفر راهنماییش کنه. اون یه ماجراجویی…
-
داستان کودکانه میا کوچولو میگه مامان و بابا
میا کوچولو در حال یادگیری صحبت کردنه! اون تمام تلاشش رو می کنه که بگه «مامان» و «بابا» و در نهایت هم این کار رو…
-
قصه کودکانه همراه کیتی گاز بزن
کیتی موشه همه چیز رو گاز میزنه! اون فقط تا حالا زمین رو گاز نزده!
-
قصه کودکانه فلیکس به فضا میره
فلیکس یه گربه‌ی کوچولوعه که آرزو داره به فضا بره! اون یه نقشه‌ی عالی میکشه و شروع میکنه به کار کردن!
-
داستان کودکانه وقتی درخت دکمه‌ای میوه داد
یک روز که آبراهام داشت کت آبیش رو میپوشید، دکمه‌ی کتش افتاد روزی زمین! ای واااای! حالا دیگه کت درست نمی‌ایستاد! آبراهام ناراحت شد! اون…
-
داستان کودکانه راز پری طلایی
یاسمین خیلی خیلی کارش خوبه و همه‌ی رقص باله‌اش رو بلده اما وقتی بقیه بهش نگاه میکنن استرس میگیره و حواسش پرت میشه!
-
داستان کودکانه تخیل بزرگ
دونه دونه بچه‌های سرتاسر دنیا به این فکر میکنن که اگر قرار بود نقاشی‌هاشون واقعی بشه، چی توی دفترشون میکشیدن!
-
قصه کودکانه روز بزرگ سلمونی
امروز، روز سالیانه‌ی سلمونیه و آقای مو دراز میخواد که موهاشو کوتاه کنه! اما هیچکس وقت نداره که بهش کمک کنه!
